صفحه شخصی رحیم خورشیدی   
 
نام و نام خانوادگی: رحیم خورشیدی
استان: آذربایجان غربی - شهرستان: مهاباد
رشته: کارشناسی مکانیک - پایه نظام مهندسی: یک
شغل:  مدرس
شماره نظام مهندسی:  14-23
تاریخ عضویت:  1390/05/23
 روزنوشت ها    
 

 شعری ماندگار از سعدی بخش عمومی

18

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد

دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی

چه حکایت از فراقت که نداشتم ولیکن

تو چو روی باز کردی در ماجرا ببستی

نظری به دوستان کن که هزار بار از آن به

که تحیتی نویسی و هدیتی فرستی

دل دردمند ما را که اسیر توست یارا

به وصال مرهمی نه چو به انتظار خستی

نه عجب که قلب دشمن شکنی به روز هیجا

تو که قلب دوستان را به مفارقت شکستی

برو ای فقیه دانا به خدای بخش ما را

تو و زهد و پارسایی من و عاشقی و مستی

دل هوشمند باید که به دلبری سپاری

که چو قبله آیت باشد به از آن که خود پرستی

چو زمام بخت و دولت نه به دست جهد باشد

چه کنند اگر زبونی نکنند و زیردستی

گله از فراق یاران و جفای روزگاران

نه طریق توست سعدی کم خویش گیر و رستی

شنبه 9 اردیبهشت 1391 ساعت 16:21  
 نظرات    
 
امیر یاشار فیلا 18:43 شنبه 9 اردیبهشت 1391
1
 امیر یاشار فیلا
با سپاس ویژه از جناب‌عالی،
در نقل مصرع دوم از بیتِ هشتم این غزل، لغزشی رخ داده است؛ صورتِ درستِ آن چنین است:

«که چو قبله‌ایت باشد، به از آن که خودپرستی.»
(بر پایه‌ی تصحیح زنده‌یاد محمدعلی فروغی)

پاینده باشید.
مائده علیشاهی 20:22 شنبه 9 اردیبهشت 1391
1
 مائده علیشاهی
بسیار زیبا.......
ممنونم از شما جناب مهندس و همچنین از جناب فیلا.....
م. مستاجران 07:41 یکشنبه 10 اردیبهشت 1391
2
 م. مستاجران
بزن مطرب که امشب دلبـــرم مســتانه می رقصد
بت افسونگرم لــــب بر لـــب پیمــــــانه می رقصـد
بده ساقی شــــراب آتشـین مسـت و خمارم کن
که امشب دلبــــــرم در مجلس بیگانه می رقصــد
ممنون از انتخاب قشنگتون
سایه ذاکری 22:57 یکشنبه 10 اردیبهشت 1391
2
 سایه ذاکری
ازتون واقعا ممنونم جناب خورشیدی
این غزل با صدای استاد بنان همراه با پیانو آدمو جادو میکنه.
نیما محسون 11:08 دوشنبه 11 اردیبهشت 1391
1
 نیما محسون
ممنون از شما